گروه سیاسی مشرق ــ موضوع مقاله وی نیز که با تیتر "تراژدی یک ملت" و در ویژهنامه "تفکر ترور، ترور تفکر" منتشر شده؛ نقل و بررسی دورانهای رفته بر سازمان منحلّه مجاهدین خلق در دوران قبل از انقلاب اسلامی است.
زیباکلام در این مقاله تحلیلی پس از بیان رخدادهایی که سازمان مجاهدین تا سال 1350 با آنها درگیر بوده است به ماجرای دستگیری رهبران و کادرهای این سازمان در سال 1350 اشاره میکند و اینطور میگوید که پس از این دستگیریها توسط ساواک، گرایش به مارکسیسم در سازمان اشاره شده بیشتر شد و سپس در سال 1354 و پس از اعتراف تلویزیونی چندتن از سران دستگیر شده سازمان مبنی بر اینکه آنها خودشان مارکسیست بودهاند و میخواستهاند سازمان را نیز به یک سازمان مارکسیستی تبدیل کنند؛ اختلافات کلانی در سازمان مجاهدین بوقوع پیوسته است.
زیباکلام، این اختلافات کلان را که مدعی میشود عموماً در زندانهای رژیم شاه رخ دادهاند؛ اختلاف میان مارکسیستها و مسلمانان عضو سازمان مجاهدین معرفی میکند و در ادامه مینویسد: برخی از روحانیون ارشدی که در زندان بودند از جمله مرحوم ربانی شیرازی و مرحوم محمدرضا فاکر نیز خواهان برخورد و موضعگیری تند علیه سازمان مارکسیست و نجس دانستن آنان و قطع هرگونه ارتباط با آنها شدند.
او همچنین دست به یک نتیجهگیری تاریخی از سیر گفته شده توسط خود میزند و اینطور اظهار میدارد که بروز اختلاف میان مارکسیستها و مسلمانان عضو سازمان مجاهدین؛ سبب شده بود تا اختلافات فراوانی در میان مبارزان علیه رژیم شاه بروز کند.
اختلافاتی که حتی موتلفه، روحانیون، مبارزان مذهبی و غیره را هم درگیر کرده بود.
*حرفی که باید در بند آخر گفت
این چهره اصلاحطلب در بند پایانی گزارش خود اما مدعی میشود که در زمانی جلوی این همه بحران و اختلاف میان مبارزان با شاه گرفته شد.
و از اینجاست که نام هاشمی رفسنجانی نیز به صحنه گزارش زیباکلام وارد میشود.
علتی که زیباکلام برای این پایان اختلافات اشاره شده میان مبارزان، در بند آخر مقاله خود بیان میکند را در ادامه میخوانید:
"آنچه جلوی آن برخوردها و بحران میان مبارزان را که هر روز هم گستردهتر میشد گرفت، عقل و اعتدال روحانیای بود به نام اکبر هاشمی رفسنجانی که از قضای روگار به واسطه اعترافات وحید افراخته رهبر مارکسیست شده سازمان گرفتار شده بود.
او به کمک مرحوم آیتالله طالقانی، مرحوم آیتالله منتظری، مرحوم حجتالاسلام لاهوتی و حجتالاسلام محمدرضا مهدوی کنی توانست یک فرمولی پیدا کند که منجر به نوعی مصالحه میان مارکسیستها، سازمان و سایر نیروهای مذهبی درون و بیرون از زندان شد.
فرمول هاشمی رفسنجانی نه تسلیم جریانات تندرو ضد سازمان (اعم از مارکسیستشدهها) که خواهان رویارویی با مارکسیستها بودند، میشد و نه تسلیم گروه رجوی که خواهان ادامه وضعیت قبلی یعنی همکاری مسلمانان همچون گذشته با مارکسیستها بودند... آن طرح از جانب علمای بزرگ که در زندان بوند مورد تصدیق قرار گرفت و منجر به صدور فتوایی از جانب آنان درون زندان شد..."
به گزارش مشرق، چهرههای اصلاح طلب در روزها و ماههای اخیر، التجائات فراوانی به سمت آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) داشتهاند.
التجائاتی شبیه به گزارش اشاره شده صادق زیباکلام که طی آنها؛ هاشمی رفسنجانی به عنوان یک عنصر خاتمه دهنده به اختلافات، فصل الخطاب جریانهای سیاسی کشور، بزرگتر طیفهای سیاسی کشور و ... جلوه داده میشود.
زیباکلام در این مقاله تحلیلی پس از بیان رخدادهایی که سازمان مجاهدین تا سال 1350 با آنها درگیر بوده است به ماجرای دستگیری رهبران و کادرهای این سازمان در سال 1350 اشاره میکند و اینطور میگوید که پس از این دستگیریها توسط ساواک، گرایش به مارکسیسم در سازمان اشاره شده بیشتر شد و سپس در سال 1354 و پس از اعتراف تلویزیونی چندتن از سران دستگیر شده سازمان مبنی بر اینکه آنها خودشان مارکسیست بودهاند و میخواستهاند سازمان را نیز به یک سازمان مارکسیستی تبدیل کنند؛ اختلافات کلانی در سازمان مجاهدین بوقوع پیوسته است.
زیباکلام، این اختلافات کلان را که مدعی میشود عموماً در زندانهای رژیم شاه رخ دادهاند؛ اختلاف میان مارکسیستها و مسلمانان عضو سازمان مجاهدین معرفی میکند و در ادامه مینویسد: برخی از روحانیون ارشدی که در زندان بودند از جمله مرحوم ربانی شیرازی و مرحوم محمدرضا فاکر نیز خواهان برخورد و موضعگیری تند علیه سازمان مارکسیست و نجس دانستن آنان و قطع هرگونه ارتباط با آنها شدند.
او همچنین دست به یک نتیجهگیری تاریخی از سیر گفته شده توسط خود میزند و اینطور اظهار میدارد که بروز اختلاف میان مارکسیستها و مسلمانان عضو سازمان مجاهدین؛ سبب شده بود تا اختلافات فراوانی در میان مبارزان علیه رژیم شاه بروز کند.
اختلافاتی که حتی موتلفه، روحانیون، مبارزان مذهبی و غیره را هم درگیر کرده بود.
*حرفی که باید در بند آخر گفت
این چهره اصلاحطلب در بند پایانی گزارش خود اما مدعی میشود که در زمانی جلوی این همه بحران و اختلاف میان مبارزان با شاه گرفته شد.
و از اینجاست که نام هاشمی رفسنجانی نیز به صحنه گزارش زیباکلام وارد میشود.
علتی که زیباکلام برای این پایان اختلافات اشاره شده میان مبارزان، در بند آخر مقاله خود بیان میکند را در ادامه میخوانید:
"آنچه جلوی آن برخوردها و بحران میان مبارزان را که هر روز هم گستردهتر میشد گرفت، عقل و اعتدال روحانیای بود به نام اکبر هاشمی رفسنجانی که از قضای روگار به واسطه اعترافات وحید افراخته رهبر مارکسیست شده سازمان گرفتار شده بود.
او به کمک مرحوم آیتالله طالقانی، مرحوم آیتالله منتظری، مرحوم حجتالاسلام لاهوتی و حجتالاسلام محمدرضا مهدوی کنی توانست یک فرمولی پیدا کند که منجر به نوعی مصالحه میان مارکسیستها، سازمان و سایر نیروهای مذهبی درون و بیرون از زندان شد.
فرمول هاشمی رفسنجانی نه تسلیم جریانات تندرو ضد سازمان (اعم از مارکسیستشدهها) که خواهان رویارویی با مارکسیستها بودند، میشد و نه تسلیم گروه رجوی که خواهان ادامه وضعیت قبلی یعنی همکاری مسلمانان همچون گذشته با مارکسیستها بودند... آن طرح از جانب علمای بزرگ که در زندان بوند مورد تصدیق قرار گرفت و منجر به صدور فتوایی از جانب آنان درون زندان شد..."
به گزارش مشرق، چهرههای اصلاح طلب در روزها و ماههای اخیر، التجائات فراوانی به سمت آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) داشتهاند.
التجائاتی شبیه به گزارش اشاره شده صادق زیباکلام که طی آنها؛ هاشمی رفسنجانی به عنوان یک عنصر خاتمه دهنده به اختلافات، فصل الخطاب جریانهای سیاسی کشور، بزرگتر طیفهای سیاسی کشور و ... جلوه داده میشود.